صفحه شخصی محمد مسقطیان   
 
نام و نام خانوادگی: محمد مسقطیان
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی عمران - پایه نظام مهندسی: دو
شغل:  طراح سازه
شماره نظام مهندسی:  2030004210
تاریخ عضویت:  1388/12/29
 روزنوشت ها    
 

 استاد بزرگ موسیقی ایران فریبرز لا چینی بخش عمومی

9

چهار اهنگ ازجدید ترین کارهای فریبرز لاچینی را تقدیم به دوستان می کنم.
اهنگ گنجشکها که تنظیم ونواخته خود استاد از البوم بوی دیروز
سه اهنگ دیگر از البوم پاییز طلایی 3و 4که نوازنده خود استاد هستند.
دوستان عزیز
فریبرز لاچینی یکی از نوادر ونوابغ موسیقی ایران که در سطح جهانی خصوصا بیشتر مطرح میباشد.ایشان پس از سالیان که بیشتر خارج کشور بودند چند سالی است بیشتر در داخل کشور به کار مشغولند.لذا به دوستداران موسیقی به خصوص کسانی که اهنگ سازی کار می کنند توصیه می کنم
از این مرد بزرگ بیشتر استفاده کنند.
سایت ایشان
www.lachini.com



شنبه 25 اردیبهشت 1389 ساعت 19:09  
 نظرات    
 
علیرضا شهنام نیا 23:57 شنبه 25 اردیبهشت 1389
3
 علیرضا شهنام نیا
بابا ای ول
شادین امانی 13:51 یکشنبه 26 اردیبهشت 1389
8
 شادین امانی
kheili mamnon az shoma,,,,, amma hamishe albome paeeize 1 e ostad ye chize digast
محمدرضا جمشیدیان 01:54 دوشنبه 27 اردیبهشت 1389
4
 محمدرضا جمشیدیان
انگار صدای این موسیقی از ملکوت به گوش میرسد.
ممنون
داود اقازاده 13:04 سه شنبه 28 اردیبهشت 1389
2
 داود اقازاده
در این همه صداهای نا بهنجار این آرامش بخشه
امیر یاشار فیلا 15:46 پنجشنبه 10 بهمن 1392
1
 امیر یاشار فیلا

«پرسیدم: "آقای گلپا چی بزنم؟" گفت: "هر چی دوست داری بزن". گفتم: "سه‌گاه خوبه؟" گفت "خیلی عالیه". دوباره پرسیدم: "از چه نتی بزنم؟" گلپا با غرور خاصی پاسخ داد: "از هرجا دوست داری بزن". به‌هرحال هر خواننده محدوده‌ی صدایی خاصی دارد و معمولاً خوانندگان جای صدا‌یشان را به نوازنده می‌گویند؛ اما گلپا دست من را باز گذاشت. من هم با شیطنتِ جوانی که در آن سن داشتم، "چپ‌کوک" برای ایشان زدم که جای صدای خانم‌هاست و اجرایش برای یک خواننده‌ی مرد تقریباً ناممکن است. ته دلم هم با همان شیطنت خاص جوانی منتظر بودم ببینم گلپا چه می‌کند؟ گلپا زمزمه‌ای زیر لب کرد و بعد با ابتکار بسیار جالبی شروع به خواندنِ مثنویِ مخالفِ سه‌گاه کرد که دقیقاً جای صدای خواننده‌ی مرد قرار می‌گرفت؛ و این شعر بهادر یگانه را اجرا کرد: خدایی کن‌ ای مه گناهم ببخش / در آغوش هستی پناهم ببخش / به عشقم نگیری، به مرگم سپار / به اشکم نبخشی، به آهم ببخش / به موی سپیدم نظر کن به مهر / پس آنگه به بخت سیاهم ببخش. به‌قدری این آواز در منِ نوجوان اثر کرد که جادو شدم و از شیطنتی هم که کرده بودم، پشیمان شدم ...»

(بخشی از خاطره‌ای که میلاد کیایی، آهنگ‌ساز و نوازنده‌ی سنتور
در روزنامه‌ی «شرق» دیروز، نهم بهمن 92 نوشته است.)


امروز، دهم بهمن 1392، هشتادمین سالگرد زادروز استاد اکبر گلپایگانی («گلپا») است؛
استاد ِ نام‌دار و بی‌همتایی که چیرگی و کاربلدی ِ شگفت‌آورش در آواز ایرانی، باعث شد مردم از همان سال‌های میان‌سالی‌اش، او را «حنجره‌طلایی» بخوانند.

یزدان را هزاران بار سپاس، که در آغاز هشتادویکمین سال زندگی، استاد گلپا همچنان ـ بنام‌ایزد ـ تندرست و چالاک و سرحال و تردماغ هستند و به گفته‌ی خودشان، سرگرم انتقال آموخته‌ها و آزموده‌هایشان به چند شاگرد مستعدند؛ گویی آن‌گونه که خودشان در ترانه‌ی «موی سپید» خوانده‌اند، «عشق پادرمیانی کرده»، تا ایشان «احساس جوانی» کنند.

برای این استاد یگانه و دوست‌داشتنی، تندرستی و طول عمر آرزو می‌کنیم و به ایشان بابت همه‌ی خاطره‌های غنی و شیرینی که برای چند نسل از ایرانیان برجای گذاشته‌اند، سپاس می‌گوییم.
استاد! تولدتان مبارک!

روزنامه‌ی «شرق» در شماره‌ی دیروزش (نهم بهمن 92) گفت‌وگویی را که در یکی از واپسین روزهای پاییز امسال با استاد انجام داده، به بهانه‌ی سالگرد زادروز ایشان به چاپ رسانده است؛ که دوست‌داران می‌توانند در این نشانی این گفت‌وگوی خواندنی را بخوانند :

گفت‌وگوی استاد گلپا با روزنامه‌ی «شرق»

پیشنهاد می‌کنم حتماً این دو خاطره‌ی نوشتاری را هم که در همان روزنامه منتشر شده، بخوانید:

خاطره‌ای از میلاد کیایی درباره‌ی استاد گلپایگانی

خاطره‌ای از منصور نریمان درباره‌ی استاد گلپایگانی